به گزارش شهرآرانیوز؛ کمتر از سه هفته پیش، یعنی ۱۸ آذر بود که در گزارش «ضعف قانون به زیان پرستاران» یک سؤال مهم را مطرح کردیم: «چرا کار پرستار به اسم پزشک ثبت میشود؟» در این گزارش از طرح تحول سلامت گفتیم که تقریبا هیچ نوع تعرفهای به پرستاران تعلق نگرفته است، اما در برابر آن تا ۷۰۰۰ نوع تعرفه برای پزشکان تعریف کرده است. بدیهی است در چنین ساختاری حتی تعرفه خدماتی که خود پزشک نیز در ارائه آن نقشی نداشته و تماما توسط پرستاران انجام شده است، به جیب پزشک سرازیر میشود.
این وضعیت سال هاست که صدای پرستاران را درآورده و هنوز هم قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری اجرایی نشده است. به دنبال گزارش شهرآرا بخشهای مهمی از دیدار ۲۱ آذرماه رهبر معظم انقلاب با پرستاران به مرور همین مطالبات صنفی جامعه پرستاری اختصاص یافت و معظم له از اجرایی نشدن بعضی از مهمترین مطالبات جامعه پرستاری از جمله قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری انتقاد کردند. به دنبال همین موارد ۳ روز پیش پایگاه KHAMENEI.IR برای بررسی جزئیتر وضعیت بدنه پرستاری گفتگو با دکتر محمد میرزابیگی، رئیس کل سازمان نظام پرستاری ایران، را انجام داده است که در زیر میخوانید.
مهمترین مانع خدمتی الان، ضعف جامعه پرستاری در ابعاد کمی و کیفی است که رهبر انقلاب هم در یک جمله فرمودند: «جامعه پرستاری را باید تقویت کنید.» این تقویت هم مصادیق کیفی و کمی دارد.
در بخش کیفی، در همه جای دنیا، جایگاه و امتیازات مادی و معنوی پرستاران در بخشهای عادی و بخشهای سخت مثل سوختگی و اورژانس متفاوت است؛ مثلا آنجا میگویند کسی که در بخش کرونا کار میکند باید سه برابر کسی که در این بخش کار نمیکند دریافتی داشته باشد یا وقتی دو ماه در بخش کرونایی کار کرد قطعا باید یک ماه به استراحت اجباری برود. مسئله بعدی موضوع دریافتی و حقوق پرستاران به خصوص در دوران کروناست.
در سایر کشورها پرستاران بخشهای کرونایی تا سه برابر دیگر بخشها دریافتی دارند. رهبر انقلاب در طول دوره کرونا پنج تا شش بار به بهانههای مختلف از جامعه پرستاری قدردانی کردند. تنها دل خوشی بچهها همین پیامها بود، وگرنه از لحاظ مادی و امکان استفاده از مزایای مشاغل سخت و زیان آور، به پرستاران رسیدگی نشد.
رهبر انقلاب به امنیت شغلی پرستاران هم اشارهای کردند و فرمودند نباید با پرستاران مثل کارگر فصلی برخورد شود. اشاره ایشان به قراردادهای ۸۹ روزه با پرستاران است. بعضی دانشگاهها و بیمارستانها با بالارفتن آمار بیماری، فراخوان میدهند و عدهای را جذب میکنند و بعد وعده استخدام میدهند، ولی وقتی پیک بیماری میگذرد، به وعده خودشان عمل نمیکنند؛ حتی بعضی شان پرداخت حقوق را منوط به این کرده اند که پرستاران تعهد بدهند که دانشگاه یا بیمارستان در قبال پرداخت حقوق این سه ماه آنها هیچ تعهدی ندارد؛ یا خانمهایی را که در دوره کرونا به کار گرفته اند، در صورت بارداری از کار منفک میکنند. دلیلش هم این است که نمیتوانند مرخصی زایمانشان را تأمین کنند. این مشکلات مربوط به بخش کیفی است. بخش کمی هم به تعداد پرستار و سرانه آن برمی گردد.
نه، ما با استانداردها خیلی فاصله داریم. سال ۹۲ با اعضای شورای عالی نظام پرستاری خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم. رهبر معظم انقلاب در آن دیدار فرمودند: «استانداردهای مورد قبول کشور خودمان را تعریف کنید.» ایشان در همان دیدار اشاره کردند که ما پرستار کم داریم و به رئیس جمهور هم گفتند که کارهایی بکند.
به دنبال آن با بسیاری از صاحب نظران حرفه پرستاری و نظام سلامت جلساتی برگزار کردم و بر سر عدد ۲.۵ به ازای هر تخت بیمارستانی توافق کردیم؛ یعنی دو و نیم گروه پرستاری به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت که ۱.۸ آن باید نیروی دانشگاهی گروه پرستاری باشند. مجموع این را اگر بر چهار تقسیم کنید، در هر شیفت تقریبا میشود یک نفر به ازای هر تخت بیمارستانی. الان ما باید به ازای هر تخت ۲.۵ گروه پرستاری داشته باشیم، ولی متأسفانه استانهای برخوردار ما ۰.۸ تا یک نیرو دارند و استانهای غیر برخوردار ما ۰.۴ یا ۰.۵ نفر به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت دارند.
با اجرا شدن طرح تحول در دولت یازدهم مقداری نیرو گرفته شد که همان ابتدا سرانه تقریبا به عدد ۱.۵ و حتی ۱.۸ رسید، ولی بعد از آن چند اتفاق افتاد. اگر خاطرتان باشد آقای روحانی مصاحبهای کرد و گفت چهل هزار تخت بیمارستانی اضافه کرده ایم. خب، بار این چهل هزار تخت بیمارستانی افتاد روی دوش همین نیروها؛ ضمن اینکه به جای بازنشستههای جدید هم نیرویی گرفته نشد. در اواخر سال قبل مجوزهایی برای استخدام در نظام سلامت دادند که فقط ۴۰ درصد آن مربوط به گروه پرستاری است. البته باوجوداین هم پرستاری به آن عددی که باید نمیرسد و اکنون به ۰.۸ تا ۰.۹ رسیده ایم. البته همین سرانه هم در بعضی استانها کمتر است. اگر آن استاندارد ۲.۵ پرستار را به ازای هر تخت بیمارستانی قبول داریم، باید کاری متفاوت و جدی انجام دهیم.
نیروهای پرستاری در ایام پیک کرونا ۲۴ ساعته با بیماران زندگی کردند. هر جا عدد پرستاری بالا بود و مراقبتهای درست ارائه داده شد، مرگ ومیر کمتری داشتیم. بیمار کرونایی در یک مقطعی واکسن، دارو و راه درمانی درست وحسابی نداشت و فقط باید مراقبت میشد؛ یعنی باید مراقب اکسیژنش میبودید، به سرفه کردن وادارش میکردید، تنفس عمیق به او آموزش میدادید، راهش میبردید و برایش فیزیوتراپی روی تخت انجام میدادید. این کارها را پرستاران انجام میدادند. از لحاظ فاصله کم فیزیکی پرستاران با بیماران کرونایی، حتی به آنها میگفتیم بهتر است یک ماه در بیمارستان مستقر شوید و به خانه نروید که خانواده هایتان را گرفتار بیماری نکنید. ۱۵۰ پرستار هم در دوره کرونا شهید شدند که البته از این تعداد، کمیته تعیین مصادیق شهدا فعلا شهادت هفتاد نفر را تأیید کرده است و بقیه در نوبت اند.
به زبان ساده ما الان در پرستاری بیش از ۵۰۰ خدمت داریم که انجام میشوند، ولی هیچ جا ثبت و ضبط نمیشوند. همین طور ۲۹۰ خدمتی که پرستاران انجام میدهند جزو خدمات تخصصی پزشکی ثبت شده است و به بیمهها و دولت فروخته میشود. مثلا در بیمارستان نوار قلب را پرستار میگیرد؛ منتها این خدمت به نام خدمت پزشکی ثبت میشود و هزینه آن هم برای دولت، بیمه و بیمار حساب میشود. اگر خدمات پرستاری تعرفه گذاری شود و به اسم خود پرستاران مهر بخورد هم به نفع دولت است، هم به نفع بیمه و هم به نفع پرستار؛ یعنی دیگر دستمزدی که پرستار دریافت میکند مثل الان پایین نخواهد بود. در کل اجرای این قانون نه تنها به سود پرستاران است، بلکه به سود مردم، بیمهها و دولت هم هست.
موضوع بعدی توانمندی مالی اقشار جامعه است. الان بیمارانی داریم که مبتلا به بیماریهای مزمن مثل سرطان، دیابت، سکته مغزی (CVA)، بیماریهای صعب العلاج و ... هستند. برای این بیماران وقتی آنها به بیمارستان میروند، فقط خدمت نگهدارنده ارائه میشود و نه خدمت درمان کننده. این گونه است که این بیماران بیهوده باید یک هفته با هزینههای گزاف در بیمارستان بستری شوند و بعد به خانه برگردند و باز دوباره بستری شوند.
ما برای بیماریهای مزمنی که تقریبا بیش از شصت درصد بیماران را شامل میشوند و همین طور بیش از پنجاه درصد تختهای بیمارستانی را اشغال میکنند، راهکاری داریم که در صورت تعرفه گذاری خدمات پرستاری دیگر به بستری در بیمارستان نیاز ندارند؛ زیرا خدمت را به منزلشان میفرستیم و بیمار هم حق اقامت در بیمارستان را نمیدهد و هم از هزینههای گزاف ویزیت و خدمات پرستاری بیمارستانها نجات پیدا میکند.
تعارض منافع باعث میشود این اتفاق نیفتد. اگر الان آن ۲۹۰ خدمت مشترک به اسم پرستار ثبت شود ارزانتر حساب میشود، ولی درآمد عدهای کم میشود. اگر ما به فکر مردم، بودجه نظام سلامت و بیت المال هستیم، باید قانون تعرفه گذاری و مکمل آن اجرای طرح مراقبت در منزل و پرستاری جامعه نگر، یعنی نجات دهنده سیستم بهداشت درمان کشور در حوزه تخصصی را اجرایی کنیم. اگر سیستم ارجاع در کشور پا بگیرد و هم زمان تعرفه گذاری خدمات پرستاری و مراقبت در منزل و پرستاری جامعه نگر شکل بگیرد، هزینههای نظام سلامت مردم هدفمند و سامان دهی میشود.
بحث کسی که خدای نخواسته نیاز به عمل جراحی یا مشکل حاد دارد و باید به بیمارستان برود جداست، اما با این همه پلتفرم مجازی و با امکاناتی که الان هست، میشود به صورت برخط خدمات داد. اگر همین الان خدمات برخط در سیستم نظام پرستاری ما فعال شود طبیعتا مردم سودش را میبرند. علت اجرا نشدن نظام تعرفه گذاری فقط نبودن اراده و تعارض منافع است. این دو عامل باعث شده است که چهارده سال اجرا نشود.
در قانون تعرفه گذاری آمده است که مجریان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پرستاری، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و وزارت دفاع هستند؛ یعنی هر وزارتخانهای که در آن مراکز درمانی و بیمارستانی هست، باید آن را اجرا کند و ستادی را با همدیگر تشکیل بدهند. البته ما در نظام پرستاری بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب -خصوصا در روز پرستار امسال- تقریبا آن ستاد را تشکیل داده ایم، جلساتی را گذاشته ایم و تلاش میکنیم بهتر از قبل پیش برویم.